مدیریت فرهنگی کشور و ویژگیهای آن از دیدگاه رهبر فرزانه انقلاب
admin
07/01/2018
انقلاب اسلامی, تعاریف و اصطلاحات, مدیریت و برنامه ریزی
1,050 بازدید
ویژگی مدیریت فرهنگی
یکی از مهمترین تکالیف ما در درجه اول مهندسی فرهنگ کشور است؛ یعنی مشخص کنیم که فرهنگ ملی، فرهنگ عمومی و حرکت عظیم درونزا و صیرورت بخش و کیفیت بخشی که اسمش فرهنگ است و در درون انسانها و جامعه بوجود میآید، چگونه باید باشد؛ اشکالات و نواقصاش چیست و چگونه باید رفع شود؛ کندیها و معارضاتش کجاست؟ مجموعهای لازم است که اینها را تصویر کند و بعد مثل دست محافظی هوای این فرهنگ را داشته باشد. نمیگویم به طور کامل کنترل کند؛ چون کنترل فرهنگ به صورت کامل نه ممکن است، نه جایز؛ اصلاً رشد فرهنگی با ابتکار و آزادگی و آزادی و مبدان دادن به ارادههاست؛ در این تردیدی نیست؛ منتها هوای کار را باید داشت.۱۳۸۳/۱۰/۸
نگاه معقول اسلامی در مدیریت فرهنگ
ما نمىخواهیم با نگاه افراطى به مقولهى فرهنگ نگاه کنیم؛ بایستى نگاه معقول اسلامى را ملاک قرار داد و نوع برخورد با آن را بر طبق ضوابطى که معارف و الگوهاى اسلامى به ما نشان مىدهد، تنظیم کرد. برخورد افراطى، از دو سو امکانپذیر است و تصور مىشود: یکى از این طرف که ما مقولهى فرهنگ را مقولهیى غیرقابل اداره و غیرقابل مدیریت بدانیم؛ مقولهیى رها و خود رو که نباید سربهسرش گذاشت و وارد آن شد و با این منطق که با فرهنگ مردم نمىشود کارى کرد؛ نمىشود الگوهاى فرهنگى را به مردم داد؛ نمىشود مردم را در زمینهى مسائل فرهنگى پیش برد، مقولهى فرهنگ عمومى مردم و رشد فرهنگى آنها را رها کرد، که متأسفانه این تفکر در جاهایى هست و عدهیى طرفدار رها کردن و بىاعتنایى و بىنظارتى در امر فرهنگ هستند. این تفکر، تفکر درستى نیست و افراطى است. در مقابل آن، تفکر افراطى دیگرى وجود دارد که آن سختگیرى خشن و نظارت کنترلآمیزِ بسیار دقیق – چه در زمینهى فرهنگ عمومى، چه حتى در زمینهى مسائل و اخلاق شخصى؛ قالبگیرى کردن و قالبها را تحمیل کردن – است. این تفکر هم به همان اندازه غلط است. نه مىشود فرهنگ را در جامعه رها کرد که هرچه پیش آمد، پیش بیاید، نه مىشود آنطور سختگیریهاى غلطى را که نه ممکن است و نه مفید، الگو قرار داد.۱۳۸۲/۱۰/۲۳
مدیریت فرهنگ ملی
بنابراین فرهنگ یک ملت، منشأ عمده تحولات آن ملت است. بله، بلاشک عوامل گوناگونی روی فرهنگ ملت اثر میگذارد ـ یعنی این تأثیر، دو جانبه است ـ اما عاملی که یک ملت را به رکود و خمودی، یا تحرک و استادگی، یا صبر و حوصله، یا پرخاشگری و بیحوصلگی، یا اظهار ذلت در مقابل دیگران، یا احساس غرور و عزت در مقابل دیگران، به تحریک و فعالیت تولیدی یا به بیکارگی و خمودی تحریک میکند، یا احساس غرور و عزت در مقابل دیگران، به تحرک و فعالیت تولیدی یا به بیکارگی و خمودی تحریک میکند، فرهنگ ملی است. فرهنگ ـ با همین تعریف ویژه ـ محصول تعریف جمعی از یک جامعه است و خودش مؤثر در همه حرکات و تحولات و تشکیلدهنده هویت یک جامعه است. البته فرهنگ ملی را میشود به مرور در طول زمان تغییر داد؛ یعنی مثل کوههای عالم که در طول قرنهای متمادی جابهجا نمیشوند، جزو ثوابت نیست. فرهنگ یک ملت را میشود با عوامل تأثیرگذار بتدریج عوض کرد؛ یک ملت از لحاظ فرهنگی عزیز را تبدیل کرد به یک ملت توسریخور و ضعیف؛ متقابلاً یک ملت تنبل را میشود تبدیل کرد به یک ملت زرنگ؛ این رنگ ثابت لایزالی و لایزولی نیست.۱۳۸۳/۱۰/۸
اصلاح جهت گیری های غلط با مهندسی فرهنگی کشور
این وضع جدیدى که در کشور بهوجود آمده است و تشکیل دولت و گرایشى که امروز در عموم مردم و در دولتمردان مشاهده مىشود، این نوید را مىتواند بدهد که اوضاع براى برگرداندن جهتگیرى غلط، اوضاع مساعدى است؛ نه به این معنا که همه چیز از پیش قابل حدس قطعى باشد؛ بلکه بسته به این است که ما چهکار بکنیم، لیکن زمینه، زمینهى مساعدى است؛ چون شعارهایى مطرح شده که منطبق با مبانى انقلاب بوده و مردم به این شعارها پاسخ دادهاند؛ و من مکرر این را گفتهام. ما در انتخاباتى که چند ماه پیش گذراندیم، اکثریت قریببهاتفاق مردم، به ارزشهاى انقلاب رأى دادند.۱۳۸۴/۱۰/۱۳
|
2018-01-07